اول بگم كه من توي پست روز عشق حتي اسم اين روز رو هم اشتباه نوشته بودم. پس از همه ايران دوستها و ايران پرست ها پوزش مي طلبم. حالا اطلاعاتي درباره اسپنداد جشن، اسپندارمذ يا سپندارمذ( كه در پهلوي سپندارمت و در فارسي سپندارمذ يا سپندارمد مي گويند. اول بگم كه من اين اطلاعاتو از كتاب شناخت اساطير ايران نوشته جان راسل هينلز ترجمه و تأليف باجلان فرخي كه در واقع يك منبع درسيه به دست اوردم. يه ثوابي هم شد كه من برم دنبال اساطير سرزمينمون و يه چيزايي ياد بگيرم. (گرچه خودم خيلي اسطوره اي نيستم و تعصب خاصي در اين موارد ندارم) به هر حال اون چيزايي كه سبز و درشت نوشته شده از كتاب مزبور برداشت شده.
سپندارمذ كه حالا ما بهش اسفند مي گيم در اين كتاب تحت عنوان امشه سپنته ها كه دختران و پسران خدا هستند و با عنوان ارميتي به معني اخلاص،فروتني و فداكاري معرفي شده است و در ويده ها نيز به همين نام خوانده شده. سپنت نيز صفت ارميتي و بعدها بدان افزوده شده است.(ويده ها سرودهاي مقدس هستن كه بيشتر در اساطير هند آمده اند اما در اساطير ايران هم هستند)سپندارمذ در جهان معنوي نمود محبت و بردباري و تواضع اهوره مزدا است و در جهان مادي فرشته ئي است موكل زمين. ارميتي هماره زمين را خرم و آباد و بي آك و بارور مي سازد. خشنودي و آسايش بر زمين در كف اوست و چون زمين اين امشاسپند( تلفظ ديگر امشه سپنته) شكيبا و بردبار و به ويژه نمود وفا و اطاعت و صلح و سازش است و ايزد آبان، ايزد دين و ايزد آرد او را در اين راه ياري مي كنند. آخرين ماه سال و پنجمين روز ماه به سپندارمذ اختصاص دارد و در ايران باستان اين روز را جشن مي گرفتند. به روايت از ابوريحان بيروني اين عيد به زنان تخصيص داشته و زنان از شوهر خود هديه دريافت مي كردند و بدين دليل اين روز به جشن مردگيران معروف بود. در التفهيم آمده است كه مردگيران نبشتن كاغذهاي كژدم از رسوم پارسيان نيست اما عامه مردم اين روز بر كاغذها نويسند و بر در خانه آويزند تا به خانه گزند نيايد و به پنجم روز از اسفند ماه پارسيان نبشتن رقعه هاي كژدم مردگيران خوانند چرا كه زنان بر شوهران احتراق ها كردندي و آرزوها خواستندي.( من نمي دونم "احتراق ها كردندي" يعني چي، اگه كار مشكوكي باشه يا عشقولانه باشه به من مربوط نيست) به سبب موكل زمين بودن، سپندارمذ دختر اهوره مزدا و در جانب چپ او مي نشيند و از آنجا كه ناظر زمين است مي گويند بخشنده چراگاه به چهارپايان است. دشمنان اصلي اين زن امشاسپند، تروميتي يا ترومد (گستاخي) و پريميتي(كژانديشي و نيز ديو وهم) نام دارند
سپندارمذ در به وجود آمدن انسان ها هم نقش داشته، پاسدار يك سوم نخستين نطفه اي بوده كه انسان از آن به وجود آمده نطفه اي كه مشي و مشيانه نخستين پدر و مادر انسان از آن روئيده اند.
از كارهايي كه در اساطير به اين امشاسپند نسبت دادن يكيش اينه كه در هر سيصد سال از فرمانروايي جمشيد به ياري سپندارمذ فرشته موكل زمين، زمين يك ثلث فراختر مي شود و در پايان سه سيصد سال فرمانروايي اوست كه زمستان سخت فرا مي رسد و جمشيد " ور" را بنا مي نهد( ور يه دژ زير زمينيه كه وقتي آفريدگار به جم درباره سه زمستان دهشتناك پيش رو هشدار ميده، توسط جم يا جمشيد ساخته ميشه و مثه حضرت نوح و كشتيش از هر جونوري دوتا توش ميذارن براي بعد از اين زمستوناي سخت)
اما اصل قضيه كه مورد اعتراض سنگ بود و انگار حق هم داشت بنده خدا:
در گاهشماري اوستايي جديد به هنگام تطبيق هر يك از روزهاي ماه با نام همان ماه ايراني آن روز را جشن مي گرفتند و بدين سان در دوازده ماه دوازده روز جشن بر پا مي شد و اين جشن ها بدين نام بود:
1- فروردين روز( نوزدهم ماه) در فروردين ماه جشن فروردگان
2- ارديبهشت روز ( سوم ماه) در ارديبهشت جشن ارديبهشتگان
3- خرداد روز( ششم ماه) در خرداد ماه جشن خردادگان
4- تير روز( سيزدهم ماه) در تيرماه جشن تيرگان
5- امرداد روز( هفتم ماه) در امرداد ماه جشن امردادگان
6- شهريور روز( چهارم ماه) در شهريور ماه جشن شهريورگان
7- مهر روز( شانزدهم ماه) در مهرماه جشن مهرگان
8- آبان روز( دهم ماه) در آبان ماه جشن آبان گان
9- آذر روز( نهم ماه) در آذر ماه آذرجشن
10- هرمزد روز ( يكم ماه) در دي ماه جشن خرم روزيا دي دادار جشن
11- بهمن روز( دوم ماه) در بهمن ماه جشن بهمنچه( بهمن گان)
12- سپندارمذ روز( پنجم ماه) در سپندارمذ ماه اسپنداد جشن
پس طبق تحقيقات من پنجم اسفند روز سپندارمذ( نه سپندارمزد) مي باشه. ولي اون دوستي كه اين روز رو يادآوري كرد هم بيكار ننشسته و در دفاع از ادعاش مطلبي نوشته كه خوندنش مي تونه قانع كننده باشه. بدين شرح
در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند وعلاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند،هر یک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند.مثلاً روز اول "روز اهورامزدا"،روز دوم "روز بهمن" به معنی سلامت واندیشه که نخستین صفت خداوند است ... وروز پنجم " سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین به معنی گستراننده،مقدس و فروتن است. زمین نماد عشق است چون با فروتنی،تواضع وگذشت به همه عشق می ورزد. زشت وزیبا را به یک چشم می نگرد وهمه را چون مادری مهربان در دامان پرمهر خود امان میدهد.به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "اسپندار مذگان " را نماد عشق می پنداشتند.
به همین ترتیب در هر ماه،یک بار،نام روز وماه یکی می شده است که در همان روز متناسب با نام آن روز وماه جشنی ترتیب می دادند.مثلاً شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهر،"مهرگان" لقب می گرفت.همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندارمذ نام داشت،جشنی با همین عنوان می گرفتند.
سپندارمذگان جشن زمین وگرامی داشت عشق است که هر دو درکنارهم معنا پیدا می کردند.در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند.مردان نیز زنان ودختران را بر تخت شاهی نشانده،به آنها هدیه داده واز آنها اطاعت می کردند.
همونطور كه سعي كردم با خط كشيدن زيرش توجهتونو جلب كنم! هرماهو سي روز حساب مي كردن و چون حالا شش ماه اول سالو سي و يك روز حساب مي كنيم براي پيدا كردن روز دقيق سپندارمذ از 5 اسفند شش روز كم كردن و بيستو نه بهمن شده اسپنداد جشن. كه البته من موافق نيستم و ترجيح ميدم همون پنج اسفند باشه.